تبليغات
سر يال ها
باز شدن صفحه نظرات دو شنبه 10 تير 1392
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه و جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم ، بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست ، تا رومون بشه بزاریمش دم در؛ اینجوری مردم فک میکنن بُز تو خونه بستیم ...
.
.
مغزم علاوه بر اينكه ديگه جواب نميده،
تازگيا سؤالم ميپرسه..!!!