صفحه ي اصلي
Home Pageتالار گفتمان
Forumتبليغات
ADSتماس با ما
contactفروشگاه شارژ
Charge Shop
دارم خونه رو جارو می زنم به مامانم می گم پاتو بردار یه لحظه !
میگه: میخوای زیرشو جارو بزنی ؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می گن بهشت زیر پای مادران است ، میخوام ببینم چه جور جاییه ؟
رفتم پیتزایی میگم دو تا مینی لطفا ، میگه مینی پیتزا ؟
پـَـ نـَـ پـَـ دو تا مینی بوس بده با سس سفید !
دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم میگم : دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد به یه گله آهو یکی شونو گرفت !
میگه: بقیه چی ؟ فرار کردن ؟
پ نه پ موبایلاشونو درآوردن فیلم گرفتن از صحنه واسه بقیه حیوونای جنگل بلوتوث کنن !
مامانم سفره پهن کرده بود ، بهش گفتم میخوای شام بیاری !؟
گفت : پ نه پ میخوام گلای سفره رو اب بدم !
به بابام می گم برو تو حموم و نگا کن سوسک نباشه ! میگه دکککی ، می ترسی !؟
پـَـ نـَـ پـَـ با احساساتم بازی کرده نمی خوام ریختشو ببینم !
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم .
یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی ؟
پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
به یارو میگم حاجی ، بزن تو دنده من هول میدم روشن شه .
میگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳ فوتبال داره !
با دوستم رفتیم باغ وحش ، جلوی قفسِ شیر وایسادیم .
دوستم میگه : شیرِ ؟
میگم: په نه په گربه اس باباش مرده ریش گذاشته !
مهمون اومده خونمون جلوش پا شدیم ، میگه بشینید تورو خدا برای من پاشدید ؟
پـَـ نـَـ پـَـ همینجوری خوشحالیم ، داریم موج مکزیکی میریم !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ۵۰ درجه اومدم خونه
خواهرم میگه : اگه خسته نیستی منو ببر مرکز خرید می خوام خرید کنم !
پـَـ نــه پـَـ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور جا انداخته بودم داشتم قلیون دو سیب نعناع می کشیدم !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
مگس نشسته رو بشقاب برنج خواهرم
بهش می گم : می خوای مگس رو فراری بدم از رو برنجت ؟
می گه : پــَ نَ پــَ زشته برنج خالی بخوره یکم قرمه سبزی هم بریز واسش
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
یه جوش اندازه آلو بخارا رو صورتم زده
دوستم دیده میگه : جوش زده رو صورتت ؟
پـَـ نَ پـَـ قسمت های مهم صورتمو علامت زدم بلکم تو امتحان بیاد
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
به دوستم میگم : خودکارو بده
میگه : چیزی می خوای بنویسی؟
پـَ نَ پـَ یه زیر شلواری براش گرفتم می خوام ببینم اندازشه یا نه
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
رفتم درمونگاه سر کوچمون
منشی دکتره می گه : مریض شمایید؟
گفتم : پَــــ نَ پَــــ من میکروبم اومدم داوطلبانه خودمو معرفی کنم !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
با دوستم رفتیم باغ وحش جلوی قفس شیرا وایسادیم
دوستم میگه : شیره؟
می گم : پَـ نَ پَـ گربه اس باباش مرده ریش گذاشته !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام نشونش می دم
می گه : بچته ؟
می گم : پَـ نَ پَـ این تریاله باید رجیستر شه و فولش کنم تا مال خودم شه !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
به دوستم می گم فهمیدی آناهیتا جدا شد ؟
با کلی احساس غم و تعجب می گه : از شوهرش؟
پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه با کفگیر جداش کردم !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
واسه استخدام رفتم یه شرکتی
خانومه مسئول مصاحبه می گه : شما هم برای آگهی استخدام اومدین؟
گفتم : پـَ نَ پـَـ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !
با لگد پرتم کردن بیرون !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
جلو خواهرم سوسکه رو با کفش لهش کردم دل و رودش پخش زمین شده
خواهرم میگه : مرده الان ؟
گفتم : پَــــ نَ پَــــ این ترمیناتوره الان خودش رو جمع می کنه دوباره راه میافته
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
دوستم می گه : چجوری استرالیا اقامت گرفتی ؟
میگم : تحصیل در دانشگاه های استرالیا
میگه : یعنی اپلای کردی؟
گفتم : پَـ نَ پَـ تو دفترچه کنکور انتخاب هشتم تیک زدم استرالیا قبول شدم !
پ نه پ ۹۲ | پ ن پ ۹۲
به استاد میگم : لطفا کمکم کنید دارم مشروط می شم
می گه : منظورت اینه که نمره می خوای ؟
گفتم : پَـ نَ پَـ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم می خوام!